همه میگفتند اولی که در بیاد دومی هم پشت سرش در میاد ولی داره نزدیک دو ماه میشه و همچنان آینه با یک دندون داره دلبری میکنه . پنجشنبه بلاخره بردیمش آتلیه و ازش کلی عکس گرفتیم.

آخر هفته به مهمونی گذشت . راستش زیاد خوش نگذشت . حداقل دو ساعت آخر خوش نگذشت.مجبور شدم پوشک آینه رو عوض کنم که متاسفانه صاحب خونه کمی حساس بودند. اول گفت با دستمال مرطوب پاک کن گفتم آینه عادت داره بشورمش . گفت من خوشم نمیاد شاید تمییز نشوری و خونه ام نجس بشه خودم بشورم . گفتم باشه دستتون درد نکنه . چنان شست که همه نجاست موند رو پای بچه . همونطوری هم داد به من که پوشکش کنم سریع با دورپیچش پاکش کردم و پوشک کردم . از شانس چون مسیر دور بود و با ترافیک برگشت دوساعتی تو راه بودیم اینکار رو کردم وگرنه اصلا اینجور جاها راضی به تعویض پوشک نیستم . رسیدیم خونه بلافاصله سنگ ، آینه رو برد حموم و منم لباس ها رو شستم.

چندتایی خونه دیدیم . قیمت ها رو خیلی پرت میگن . مثلا نوساز در اون منطقه 16 -17 بود . خونه ی پیش فروش رو که شش تا نه ماه دیگه تحویل میده رو متری میگفت 16.5 . هنوز سرامیک و کابینت و پریز و کو و پکیج هم با خودمون . گفتیم خونه بغلی آماده فول میده 16 گفت اون هر قیمتی که دلش بخواد بده ما دوست داریم 16.5 بفروشیم . مال ما شرایطش اوکازیون هست . اومدیم بیرون و کلی خندیدیم . هنوز خونه خودمون فروش نرفته و فعلا هم تا اول تابستون وقت داریم و مشغول بررسی هستیم .

یکی از دوستان مامان فوت کردند . بنده خداها تا 10 سال پیش کارگاه تولیدی داشتند که ورشکسته شدند و به مستاجری رسیدند . قبل از عید پسرشون که متاهل هم بود تو کار بدهی بالا میاره و طلب کارش قبل از تعطیلات عید حکم جلب پسر رو میگیره و بازداشت میکنند . مادر تا می فهمه سکته میکنه و چند روز پیش فوت میکنند . جالبه که کل خانواده پدر  و مادر اون پسر وضع مالی خوبی دارن . بطوری که 12 سال پیش که پسرشون ازدواج کرده بوده کمترین کادویی که میدادن 2-3 میلیون بود . اما از زمانی که وضع مالیشون بد شده با اینا قطع رابطه کرده بودند . برای مراسم خاکسپاری هم چون سند نتونسته بودند جور کنند پسر نتونسته بود بیاد و فقط سه تا از فامیل هاشون اومده بودند و از سر خاک هم برگشته بودند خونه های خودشون.مامانم میگفت  صبح فردای خاکسپاری ساعت 8 دیدیم تلفن زنگ خورد . فکر کردم تویی. برداشتم دیدم دختر اون مرحومه است . یک دختر مجرد 35 ساله داره . کلی پای تلفن گریه کرده بوده که تنها م و دلم گرفته . بابام رفته دنبال کارهای برادرم . منم دلتنگ شدم گفتم زنگ بزنم با شما صحبت کنم . مامانم هرچقدر گفته بود پاشو بیا اینجا قبول نکرده بود . میگفت نزدیک یک ساعت فقط گریه میکرد . دلم خیلی براش سوخت . انشالله همه بچه ها در زمان حیات و سلامتی پدر و مادرشون برن خونه بخت و پدر و مادر خوشبختی بچه هاشون رو ببینند . انشالله روح تمامی پدر و مادرانی که بینمون نیستند قرین رحمت الهی باشه . خدا هم این مادر عزیز رو رحمت کنه و به دخترش و خانواده اش صبر بده . اگه تونستید فاتحه ای برای این مادر عزیز بخونید .

چند شبی میشه که با آینه برای خواندن نماز مغرب میریم مسجد . براش خیلی جذابیت داره . از اینکه میبینه همه یکسری کارها رو یک شکل انجام میدن خیلی خوشش میاد و سعی میکنه سجده رو تقلید کنه . نشسته خمو میشم و سرش رو میچسبونه زمین . قربونش برم . یکی دو بار خودم نماز رو فرادا خوندم ولی بعدش وقتی مطمئن شدم کنارم میشینه و با اسباب بازیش بازی میکنه دیگه به جماعت میخونم حس خوبی داره .


بازار سرمایه

کهمدا : من خودم  از اسفند سال قبل تک سهم شدم و تا اواسط اردیبهشت دارمش . با توجه به گزارش ها میتونه پدیده سال باشه . قیمت امروز 3937 . بازار بالا و پایین داره . اینکه فکر کنیم که یک سهم همش باید مثبت بخوره درست نیست . این سهم امروز 5 - خورد

های وب : خیلی خوبه و تکنیکال داره میگه میتونه تا 800 بره .


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ محتوای عمومی وبگاه جهانی سلام مرجع رسمی مقالات گوشی همراه دستگاه هاي کارتخوان سيار و ثابت Dreams Come True شرکت طراحي سايت صخا(صندوق خانوادگی ابرسج) ما هیچ، ما نگاه سوالات ضمن خدمت شیوه های موثر تشویق و تنبیه در تعلیم و تربیت فراگراف